شعری در وصف دکتر عالیه زمانی کیاسری از سید عبدالله حسینی کیاسری
شعری در وصف دکتر عالیه زمانی کیاسری از کاندیداهای چهاردانگه ای یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی که سید عبدالله حسینی کیاسری سروده است.
قلم برخیز و با نظمی، تو شوری جاودانی کن
خدا را در نظر گیر و زبعدش دُرفشانی کن
به شهر پرهیاهویم، که دنیا غایت دل شد
خدا گویا شده تنها، بیا صوت اذانی کن
زر و تزویر شد همره به خوی گرگ این گله
بزک در قامت میشان، بیا جانا ُشبانی کن
سیاست نقل هرجا شد، دیانت زار و تنها شد
دلم محزون این غربت، بیا و دلستانی کن
بود خالی بسی جای، امام و هم شهیدانم
شده سیدعلی تنها، بیا همره عیانی کن
به مرگ مالک اشتر ، علی غمناک گردیده
بدیدم اشک رهبر را، چو《قاسم》آسمانی شد
بلا بر جان مسکینان ، ز هر سو سخت می بارد
بیا بهر نجات حق، چو سقفی سایبانی کن
بصیرت خواهد این دوران، که بشناسی حقیقت را
نباشد سخت این شیوه ، بیا و امتحانی کن
به بزم انتخاباتی، ببین شام و مخارج را
یقین رهبر نگفت این سان، شنو آن سان همانی کن
نگر بر همت عالی، به هر کوی و به هر برزن
که یک 《مادر》 چنین باشد، بیا و این چنانی کن
نفاق دهر را بشناس و مشکن عقد وحدت را
زبیر و طلحه را بنگر ، علی را مهربانی کن
به درد شهر ما ساری، طبیبش《دکتر》ی باشد
که نامش《عالیه》باشد، نظر سوی《زمانی》 کن.
جدا از میزان ارادت این شاعر به خانم دکتر و اینچنین شناخت عمیق به همه افراد مشهور که واقعا نادر هست چنین موردی
این شعر از جهت ادبی نمره ضعیفی رو میاره
#دقت -کنید