پایگاه خبری چهاردانگه
بخش چهاردانگه شهرستان ساري

چگونگی شکل گیری قیام ۱۸ دی مردم ساری

روز ۱۸ دی ۵۷ بود که جمعیت عظیمی (حدوداً بیست ‌هزار نفر) حرکت کرده و شعارهای انقلابی سر می‌دادند. شهید قاسمی هم مأموریت و فرماندهی راهپیمایی را برعهده داشت که در ابتدای میدان شهدای ساری (میدان دروازه گرگان) درگیری با سربازان ارتش شروع شد.

0

 

پایگاه خبری چهاردانگه: شهید شیخ عبدالوهاب قاسمی در رابطه با انتقال خودش به ساری چنین می‌گوید: ماه مبارک رمضان بود دیگر نمی‌توانستم در مشهد بمانم و نقشی داشته باشم. مأموران امنیتی حکومت سخت مرا تحت نظر داشتند. اکابر ما در تنگنا قرار گرفته بودند. حرکات و اقدامات سرکوبگرانه عمال دولت به اوج خود رسیده بود، ناچار شدم از مشهد بیرون بروم، تصمیم گرفتم به استان خودم مازندران بروم و براساس محاسباتی، شهر ساری مرکز استان را برای بسط و نشر بذر نهضت برگزیدم. به ساری آمدم، در شهر ساری براساس آگاهی‌های قبلی و اطلاعاتی که بعد از ورود به شهر کسب کردم. دریافتم عالم وجیه و نیرومند شهر ساری حضرت آیت‌الله حاج سیدرضا سعادت رضوان‌الله‌علیه است. خدمت ایشان رسیدم و به حق ایشان را قهرمان فکر و سخت و دانش دینی یافتم.

 

http://www.jangoganj.ir/uploads/shahid/aks/jangoganj.ir1/Ghasemi%20(11).jpg

شیخ عبدالوهاب، ۱۸دی۵۷ هنگام قرائت قطعنامه در میدان شهدای ساری

 

* شیخ عبدالوهاب و مسجد دهقان زاده بخش ۸ ساری

شیخ عبدالوهاب تا سال ۱۳۴۴ تنها در محرم و صفر و ماه مبارک رمضان در ساری اقامت می فرمود و مردم از وجودش مستفیذ می شدند و از طرفی تحت فشار و تهدید و ارعاب مأموران امنیتی حکومت قرار داشت و در همین فواصل چندین بار در شهربانی ساری به وسیله شخص محمودی رییس متجاهر به فسق و فجور اطلاعاتی شهربانی در آن روزها مورد هتک و شتم و حتی ضرب واقع گردید و هر بار با پادرمیانی حاج آقا سعادت (قدس سره) آزاد می‌گردید و بی‌پرواتر و صریح‌تر به کار خود ادامه می‌داد.

در همین اثناء بود که مسجد حاج دهقان‌زاده در بخش ۸ ساری بنا گردید و شیخ عبدالوهاب با اشاره حضرت آیت‌الله حاج سیدرضا سعادت (قدس سره) برای امامت جماعت و اداره این مسجد نامزد شد و بر حسب استدعای مردم ساری و تأیید علماء شهر و مخصوصاً تأکید حاج آقا سعادت (قدس سره)، آیات و اساتید مشهد مقدس به شیخ‌ عبدالوهاب دستور دادند که در ساری بماند.

 

* هشدارهای ولایتمدارانه

شهید شیخ عبدالوهاب قاسمی در قسمتی از سخنرانی خویش می فرماید: من احساس می‌کنم بسیاری از افرادی که در متن انقلاب قرار گرفته‌اند. من‌الصدر الی‌الساقه به گواهی عملکرد خودشان با آنکه نام اسلام و قرآن بر زبان دارند، رنگ و بویی از اسلام ندارند که هیچ، هر وقت هم کمترین فرصتی یافتند. تیشه به ریشه اسلام و مسلمانان می‌زنند.

من می‌بینم که امام عظیم و عزیز به تنهایی و یکجا با انواع گرفتاری‌هایی که اجداد طاهرین او، ائمه هداه مهدیین علیهم‌السلام، روبه‌رو و دست به گریبان بودند، روبه‌رو است نه یک معاویه بلکه معاویه‌ها، نه یک یزید بلکه یزیدها، نه یک هارون بلکه هارون‌ها، نه یک مأمون بلکه مأمون‌ها را می‌بینم که در فکر و در کار آزار امام و دزدیدن انقلابند.

امام عظیم و عزیز ما به تنهایی به قدر طول تاریخ در جهت علو و اعتلای اسلام و مسلمانان و رهایی مستضعفان جهان نه تنها ایران اثر داشته و به قدر دشمنان اسلام در طول تاریخ حیات اسلام هم ‌اکنون در برابر خود دشمن دارد. دشمنانی که هستی و آزادی خود را مدیون و مرهون امامند.

 

http://www.jangoganj.ir/uploads/shahid/aks/jangoganj.ir1/Ghasemi%20(8).jpg

جلسه معارفه شیخ عبدالوهاب، حضرات آیات: صدوقی سعادت(ره)،عظیمی و علی معلمی

 

* قیام ۱۸ دی و شهادت یاران

محمد اسمعیل معمایی نقل می کند: روز ۱۸ دی ۵۷ بود که جمعیت عظیمی (حدوداً بیست ‌هزار نفر) حرکت کرده و شعارهای انقلابی سر می‌دادند. شهید قاسمی هم مأموریت و فرماندهی راهپیمایی را برعهده داشت که در ابتدای میدان شهدای ساری (میدان دروازه گرگان) درگیری با سربازان ارتش شروع شد و گاز اشک‌آور زیادی ریخته شد و تیراندازی افراد پیاده و تانک‌های نفربر تندرو، صحنه را به یک جنگ تمام عیار تبدیل کرده بود. شهید قاسمی مردم را به آرامش و صبر و تحمل و ادامه نهضت دعوت می‌کرد. آن روز در اثر این درگیری‌ها شهدایی همچون شهیدان: توفیقی، گلمایی، ثمربخش، عابدین‌پور و … تقدیم انقلاب گردید. که بعد از پیروزی انقلاب نام خیابان مسیر راهپیمایی، شاه عباس به خیابان ۱۸ دی و میدان محل درگیری به نام شهدا تغییر یافت.

 

* به من شلیک کن، به مردم شلیک نکن!

حجت‌الاسلام دکتر بهاری نقل می کند: در جریان درگیری روز ۱۸ دی ۵۷ در ساری دیدم یک روحانی با سرعت و صلابت به سمت تفنگداری که به سمت مردم شلیک می‌کرد، رفت. وحشت کردم با خود گفتم: این روحانی کیست؟ و چه جرأتی دارد! می‌خواهد چه کار کند؟ دیدم رفت در مقابل تفنگدار ایستاد و گفت: آقا به طرف مردم شلیک نکن. ما اینها را آورده‌ایم. سپس اشاره به طرف قلب خود کرد و گفت: به من شلیک کن، به مردم شلیک نکن. این عمل شهید قاسمی آنچنان زیبا و موثر بود که آن نظامی که ظاهراً سروان خلج بود، احساس شرم کرد و تیراندازی به طرف مردم را قطع و لوله تفنگش را به طرف هوا گرفت و به شلیک هوایی پرداخت.

 

شهدای ۱۸ دی ساری

شهید عسگری توفیقی = شهید در سال ۱۳۵۷ به خاطر صلوات فرستادن بعد از شنیدن نام امام خمینی توسط ساواک دستگیر وپس از ۳ روز حبس وشکنجه آزاد شد وپس از آزادی در تظاهرات مردم ساری از مسجد جامع تا میدان شهداء شرکت نمود وبر اثر تیر مستقیم کلت ر‍ژیم به شهادت رسید ایشان هنگام شهادت ۳۸ سال سن داشت.

 

شهید سید اسماعیل عابدین پور = شهید در تظاهرات خیابان شاه عباس زمان طاغوت در تاریخ ۱۸ دی ۱۳۵۷ شرکت نمود وشهد شیرین شهادت را نوشید روحشان شاد.

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.