مهاجرت سالیانۀ پرندگان مهاجر به مازندران و شمال ایران و تکرار سالیانه و مستمر “سناریوی کشتار بی رحمانه و غیرقانونی گونه های جانوری مهم، در معرض خطر و انقراض”، همراه با تخریب محیط زیست و تعرض مکرر به میراث طبیعی ملی و بین المللی در تالاب های بین المللی منطقه، پدیدۀ نام آشنایی است که مردم و مسولان بدان، به خوبی آگاهند.

 

پرندگان مهاجر با نسل کشی، شکار بی رویه و پهن کردنِ تورهای هوایی و دام گذاری های گسترده، هر ساله؛ قربانی سودجویی های عاملین کشتار و تجارت پرندگان مهاجر به شمال کشور و عدم مدیریت کارآمد مناسب و موثر در حفظ حقوق محیط زیست و حیات وحش ایران می گردند و آخرین مهاجرت آنها به ایران نیز به ” مرگ در پرواز و اسارت” می انجامد…!!! وضعیت مزبور؛ دستاورد بی توجهی به هشدارها و اعتراضات مکرر کارشناسان، حقوقدانان و فعالان حقوق حیوانات و محیط زیست و تداوم تخریب محیط زیست و کشتار گسترده پرندگان مهاجر در شمال ایران بوده و مستوجب مسئولیت قانونی و بین المللی نیز خواهد بود. برون رفت از این وضعیت ناگوار، نیازمند عزم جدی ملی و بین المللی برای حفظ حقوق حیوانات و حیات وحش می باشد. در همین رابطه، گفتگوی انتخاب خبر با محمدرضا زمانی درمزاری(فرهنگ)، وکیل پایه یک دادگستری و فعال حقوق شهروندی و حقوق محیط زیست را در این باره می خوانید.

 

در آغاز، لطفا تعریفی از حقوق حیوانات و وضعیت آن در ایران ارائه نمائید.

حیوانات، بخشی از جامعه طبیعی و زیست محیطی را تشکیل می دهند و در برقراری توازن در نظام طبیعت، نقش موثر و غیرقابل انکاری دارند.حیوانات به مانند انسان ها از حقوق خاص خویش مانند حق حیات، حق درمان، حق آرامش، حق زیست جمعی، حق پرهیز از هر نوع خشونت، حق پرهیز از هرگونه نسل کشی، حق استفاده از حیات وحش و مانند آنها برخورداند و هرگونه تعدی و تفریط نسبت به آنها یا حقوق آنها، به منزلۀ نقض حقوق آنان محسوب شده و ضروری است، مستوجب مسئولیت باشد. شعر معروف سعدی بوستان با عبارت: ” میازار موری که دانه کش است،که جان دارد و جان شیرین خوش است”، نشان از نگاه ادبی و فرهنگی جامعۀ ایرانی نسبت به حقوق حیوانات و ضرورت احترام به حیات وحش و حفظ حقوق حیاتی و زیست محیطی آنها دارد و آموزه های دینی و مذهبی و انتساب ” ضامن آهو” به حضرت رضا(ع) نیز حکایت از مراتب یاد شده، دارد.

 

mohammadrezazamani.mosa

 

با این وجود، نظام حقوقی حیوانات در ایران و جهان سوم،برخلاف جوامع پیشرفته و کنوانسیون های بین المللی گسترده و متعدد و موجود،آغاز تحول و توجه خویش را نسبت به آنها گذرانده و قوانین و قواعد موضوعۀ مقرر در این نظام نسبت به حقوق حیوانات، رضایت بخش نبوده و تضمین کنندۀ حقوق طبیعی و قانونی آنها نمی باشد. همین مهم، یعنی؛ نبود نظام حقوقی و تقنینی مناسب و وجود خلاء های قانونگذاری های موجود، همراه با فرافکنی مستمر مقامات محیط زیست نسبت به وضعیت حقوق حیوانات و در نتیجه، فقدان نظام تضمینات حقوقی و قانونی موثر و همه جانبه، موجبات سوء استفاده هر چه بیشتر جامعه انسانی را نسبت به آنها فراهم آورد و گویی، اعمال هر نوع خشونت و بی مهری نسبت به حیات حیوانات،طبیعی تلقی شده و در عمل نیز مجاز به شمار می رود!

 

در همین ارتباط، به سبب تنوع فوق العاده ای پوشش گیاهی و حیات جانوری ایران، سیاست گذاری های زیست محیطی از اهمیت به سزایی برخوردار است.متاسفانه، این تنوع به سبب شکار و صید های غیرقانونی و بی رویه و بازدارنده نبودن قوانین و اقدامات دولتی مربوطه، شدیداً، در معرض خطر قرار گرفته و یا قرار دارد! کشتار بی رحمانه گونه های جانوری مختلف از یک طرف و چرای بی رویه و تخریب جنگل ها و منابع طبیعی ایران، از طرف دیگر، سبب ویرانی پناهگاه و مامن آن ها شد که این امر صدمه جبران ناپذیری به زیستگاه های طبیعی ایران وارد کرده است!

 

سوابق قانونگذاری نسبت به حقوق حیوانات در ایران چگونه است؟

علیرغم مراتب یاد شده،اقدامات مقنن در زمینۀ حقوق حیات وحش و محیط زیست مرتبط با آن بسیار محدود و نوعاً به موارد ذیل بوده است:

۱- مقررات مقرر در قانون مدنی ایران.

۲- قوانین شکار مصوب ۱۳۳۵، شکار و صید مصوب ۱۳۴۶(همراه با اصلاحات بعدی آن).

۳- اصل پنجاهم قانون اساسی از حیث نقش و جایگاه محیط زیست و مسئولیت عمومی در حفظ و حراست از آن.

۴- قانون حفاظت و بهره برداری از منابع آبزی، مصوب ۱۳۷۴ش.

۵- قانون مجازات اسلامی(مواد ۲۰۲ تا ۲۰۵، ۳۵۷ تا ۳۶۲، ۶۷۹ و ۶۸۰ درباره جزای اتلاف حیوانات؛ ضمان خسارت های حیوان و دیه جنایت بر حیوان).

۶- مصوبه جدید شورای عالی حفاظت محیط زیست در مورد تعیین بهای پروانه شکار و صید و بهای جانوران وحشی.

۷- تعهدات بین المللی دولت ایران در قالب کنوانسیون های بین المللی مربوطه.

 

وضعیت تعهدات بین المللی دولت ایران در حوزه حقوق محیط زیست و حقوق حیوانات چگونه است؟

دولت ایران با پیوستن به برخی از کنوانسیون های بین المللی مربوط به گونه های جانوری و گیاهی، برابر موازین حقوقی و بین المللی، متعهد به رعایت الزامات حقوقی و بین المللی مقرر بوده و عدول از آنها و عدم رعایت نظامات حقوقی بین المللی مربوطه، موجب مسئولیت بین المللی دولت ایران نیز می تواند باشد. اهم این کنوانسیون های محیط زیستی مرتبط با گونه های مزبور، عبارتند از:

۱- کنوانسیون مربوط به تالاب های مهم بین المللی، بویژه تالاب های زیستگاه پرندگان آبزی، رامسر، ۲ فوریه ۱۹۷۱، معروف به معاهده یا کنوانسیون بین المللی تالابها/ رامسر و بازنگری و اصلاحیه مصوب آن در ۳ دسامبر ۱۹۸۲ در پاریس و اصلاحیه مقرر در نشست فوق العاده اعضاء در رجینا(کانادا) در ۱۹۸۷

۲- قانون الحاق ایران به کنوانسیون تجارت بین المللی گونه های حیوانات و گیاهان وحشی که در معرض نابودی قرار دارند(کنوانسیون مربوط به تجارت بین المللی گونه های جانوری و گیاهی وحشی در معرض انقراض یا سایتِس؛معروف به کنوانسیون واشنگتن، ۱۹۷۳ با هدف حفاظت از گونه های نادر و حفاظت از زیستگاه آن ها).

۳- قانون الحاق به کنوانسیون حفاظت از گونه های مهاجر وحشی، مصوب ۲۰/۳/۱۳۸۶ مجلس شورای اسلامی.

در همین ارتباط،اسناد مصوب کنفرانس استکهلم و ریو، مهم ترین وسیله جهت حفاظت از گونه ها گیاهی و جانوری و زیستگاه های آن ها تلقی می شود. با وجود مقررات مهم مندرج در کنوانسیون های بین المللی موضوعِ تعهدات بین المللی ایران در زمینه گونه های جانوری و گیاهی وحشی، متاسفانه، وضعیت اجرای تعهدات مزبور در کشور نسبت به حیات وحش و محیط زیست مربوطه بسیار تاسف بار می باشد و قوانین داخلی نیز به لحاظ خلاء قانونی و نبود ضمانت های اجرایی و حقوقی مربوطه و علیرغم تاکید مستمر و مکرر مسئولان سازمان حفاظت از محیط زیست نسبت به مسئولیت قانونی مرتبط با حیات وحش ایران(نه حیوانات اهلی و غیر وحشی)، از بازدارندگی مناسب در جهت حفظ حقوق محیط زیست و حیات وحش نیز برخوردار نیست و آن سازمان در این باره از کارنامه رضایت بخشی برخوردار نمی باشد! فهرست قرمز اتحادیه بین المللی برای حفاظت از طبیعت، مرتبط با وضعیت حیات وحش و محیط زیست ایران بسیار نگران کننده، تاسف بار و پُرمعناست!

 

آیا تخریب محیط زیست و نسل کشی پرندگان مهاجرِ در معرض خطر و انقراض در شمال ایران می تواند مستوجب مسئولیت بین المللی دولت ایران گردد؟

کشتار گستردۀ پرندگان مهاجر،شکار غیرمجاز گونه های وحشی و تخریب مستمر محیط زیست و حیات وحش در تالاب های بین المللی میانکاله، فریدونکنار و نواحی سرخرود در مازندران در شمال ایران، از زمرۀ اخبار مکرر و مستمر در رسانه ها و سایت های مختلف طی سالیان اخیر می باشند. فهرست ارزشمندی از تالاب های بین المللی ایران در کنوانسیون بین المللی رامسر به ثبت رسیده و از اعتباری جهانی و بین المللی برخوردار بوده و از مهم ترین و اصلی ترین زیستگاههای پرندگان آبزی در ایران و جهان به شمار می روند و هرساله، نیز پذیرای میلیون ها پرندگان مهاجر و گونه های جانوری منحصر و در معرض خطر انقراض به منطقه می باشند.

 

koshtareheyvanat1

 

برخورداری زیستگاههای حیات وحش پرندگان و گونه های جانوری وحشی مزبور از منابع طبیعی و زیست محیطی فراوان، زمینه ساز مهاجرت سالیانۀ حیوانات مزبور به پناهگاه های حیات وحش در شمال کشور و تقویت اکوسیستم منطقه ای و نقش آفرینی های زیبا و طبیعی از طبیعت مازندران بوده که چشم هر رهگذر و بیننده را خیره و به خود جذب می کند. حضور گسترده و میلیونی پرندگان مهاجر به تالابهای مزبور در هر سال می تواند مازندران و مناطق مزبور را به یکی از قطب های گردشگری و “پرنده نگری ملی و بین المللی” تبدیل کرده و فرصت های متعددی اقتصادی و معیشتی را برای اهالی بومی و محلی آن در دنیای پُرتلاطم بیکاری و عدم اشتغال فراهم آورد.

 

با این وجود، در سالهای اخیر، تعرض به حیات وحش و محیط زیستِ منطقه و تخریبِ پیدا و پنهانِ منابع طبیعی و زیست محیطی شمال کشور و تحمیل هزینه ها و آسیب های جدی و غیر قابل جبران بر حیات تالابهای بین المللی آن و حیات وحش حیوانات، همراه با شکار بی رویه و مخرّب گونه های جانوری مهاجر از سوی شکارچیان غیرمجاز و برخی از بومیان و “سوداگران طبیعت و پرندگان مهاجر”، به اشکال مختلف و درنتیجه،از بین رفتن مستمر و فزایندۀ پرندگان در معرض خطر یا درحال انقراض؛ واقعیت تاسف بار بومی، ملی و بین المللی بوده که نیازمند تدبیری فوری، موثر و مناسب از سوی قوای سه گانه و سازمان ها و نهادهای مربوطه و نیز پیشگیری از ادامۀ هر نوع تعرض نسبت به حیات وحش حیوانات و رعایت و تضمینِ حقوق حیوانات و تعقیب جدی تعهدات بین المللی ایران در کنوانسیون های متعدد گونه های جانوری می باشد.

 

واقعیات و حقایق موجود و مشهود در تالاب بین المللی فریدونکنار و ناحیه سرخرود،وضعیت دامگاه های انسانی مستقر در آنها و نسل کشی پرندگان مهاجر و گونه های جانوری در معرض خطر، دامنۀ فزایندۀ صیدها و تورهای بزرگ و گروهی در منطقه و شکار بی رویه گونه های جانوری حفاظت شدۀ ملی و پرندگانِ حمایت شدۀ جهانی، همراه با شیوه های نگاهداری غیرمجاز پرندگان به دام افتاده و سلاخی و کشتار بی رویه و بی رحمانۀ آنها و نیز بازار پُر سود و کسب و کار فروشِ علنی و مشهود آنها در شمال ایران، بدون هرگونه توجهی به اهمیت و جایگاه حیات وحش و نقش پرندگان مهاجر در معرض خطر و انقراض، را باید بعنوان یک ” فاجعۀ انسانی، زیست محیطی، جانوری و حیات وحش ملی و بین المللی در ایران” تلقی کرد و آنرا با هزاران آه و تاسف نیز معرفی کرد؟!

 

بدیهی است؛ هرگونه بی توجهی از سوی دولت و دوائر دولتی و قانونی مربوطه نسبت به تداوم روند فزایندۀ تخریب محیط زیست و حیات وحش کشور و عدم تعقیب قانونی موثرِ مرتکبین آنها و شکارچیان غیرمجاز منطقه ای و خارج از آن، موجب از بین رفتن زودهنگامِ تمامی گونه های جانوری وحشی در معرض خطر و انقراض، خروج ایران از دارندگان تالاب های بین المللی مزبور و دارندگان گونه های وحشی منحصر و مهاجر شده و در صورت بروز و تحقق ارکان مربوط به اعمال متخلفانه بین المللی و زیست محیطی دولت نیز سبب بروز مسئولیت بین المللی دولت ایران نیز گردد. در چنین وضعیتی، با از بین رفتن زیستگاههای حیات وحش و امن پرندگان و بازدارنده نبودنِ نظامات حقوقی و اقدامات دولتی مربوطه، تقابل متعارف بین اهالی بومی و شکارچیان و محیط بانان و مسئولان حفاظت محیط زیست و تالاب های بین المللی مزبور، نیز امری عادی و روزمره خواهد بود!

 

در همین ارتباط، قبل از هر چیزی، ضروری است؛ دولت و سازمان حفاظت از محیط زیست، پاسخی قانع کننده و موجه نسبت به تکرار مستمر و سالیانۀ وضعیت “کشتار گسترده پرندگان مهاجر در شمال ایران” و استمرار ” تخریب محیط زیست ” موجود در منطقه به مردم، رسانه ها، کارشناسان و فعالان حقوق حیوانات و محیط زیست ارائه کرده و در راستای برون رفت از وضعیت مزبور، اقدامی همه جانبه، سریع،جدی و موثر و غیر نمادین و مقرون به واقع و مستند، با استفاده از ظرفیت های حقوقی، قانونی، کارشناسی، رسانه ای، ملی و بین المللی و بهره مندی از دیدگاههای سمن ها و فعالان واقعی حقوق حیوانات در ایران و خارج از کشور به عمل آورد.

 

مواضع سازمان حفاظت محیط زیست در این باره چگونه است؟

با بررسی اخبار و گزارشات منتشره شاهد دو رویکرد عمده در حوزه حقوق حیوانات ازسوی مقامات آن سازمان مشهود است: از یکسو، سازمان مزبور، خود را به موجب موازین حقوقی و قانونی مربوطه، متولی حفاظت از محیط زیست و حیات وحش ایران، با وجود کارنامه ضعیف آن سازمان در این باره و وضعیت موصوف می داند و از سوی دیگر،علیرغم فرافکنی مستمر مسئولیت حقوقی خویش نسبت به حیوانات اهلی و غیر وحشی، با وجود دخالت عملی مکرر در وضعیت آنها، به مانند موضوع ” سگ کشی در شیراز”، ” حیوان آزاری در کلاله گلستان” و مانند آنها،دارای نقشی متفاوت و متعارض با مراتب مزبور می باشد! و در عین حال، بر تدوین لایحه حمایت از حقوق حیوانات، به ترتیب مطروحه از سوی حقوقدانان و فعالان حقوق حیوانات نیز در ظاهر تاکید دارد. با این وجود، دکتر ابتکار در یادداشت قبلی منتشره خویش در صفحه فیس بوک خود نیز، ضمن اذعان به مراتب یاد شده و اظهار تاسف از وضعیت موصوف و ناتوانی سازمان حفاظت از محیط زیست در برخورد با وضعیت مزبور!!!، بر لزوم اقدام جدی و موثر از سوی مسئولان منطقه ای و کشوری، به منظور نجات حیات وحش منطقه و تعرضات غیرقانونی به تالاب بین المللی فریدونکنار و مانند آن تاکید داشته است.

 

کشتار گستردۀ پرندگان مهاجر در شمال ایران، با وجود تعهد بین المللی دولت ایران نسبت به حفظ حقوق حیات وحش ،چگونه قابل توجیه است؟

گزارشات منتشره از سوی سازمان مزبور و سایر فعالان حیات وحش و حقوق حیوانات، حکایت از ” قتل عام و نسل کشی گستردۀ پرندگان مهاجر به تالاب بین المللی فریدونکنار” در هر سال و آسیب های جدی وارده به گونه های مهاجر در معرض خطر و انقراض، در اثر شکار بی رویه و غیرمجاز در منطقه و تداوم تجارت غیرقانونی پرندگان مهاجر از یکسو و تقابل و برخورد مسلحانۀ شکارچیان و اهالی بومی و منطقه ای ذینفع از شکار و دام های غیرقانونی منصوبه در منطقه و نیز کافی نبودنِ مساعی مسئولان منطقه ای و کشوری برای نجات حیات وحش و حفاظت از زیستگاه طبیعی مزبور دارد!

 

اگرچه، دکتر ابتکار در یادداشت منتشره خویش به مانند حقوقدانان و فعالان محیط زیست و حیات وحش ایران بر لزوم توجه جدی و موثر به وضعیت موجود و حمایت قانونی و کارشناسی از گونه های جانوری مهاجر و رفع هرگونه تعرض و شکار بی رویه نسبت به آنها تاکید کرده و بدان نیز هشدار داده است، اما نظر به وظیفه اصلی و مطروحه مکرر از سوی مقامات سازمان حفاظت از محیط زیست، مبنی بر تکلیف قانونی سازمان مزبور در حفظ حقوق حیات وحش؛ اساساً، این سئوال نیز مطرح است؛ کارنامه مستند و قابل دفاع آن سازمان در این باره چیست؟ و چگونه باید با وضعیت یاد شده نسبت به کشتار گسترده پرندگان مهاجر در شمال ایران توجیه گردد؟! دستاورد این کشتار بی رحمانه و فزایندۀ پرندگان مزبور، به طور مشهود در قالب صید، سلاخی، فروش، تاکسیدرمی و حتی، صادرات آن پرندگان ارزشمند و گونه های جانوری در حال انقراض و خطر نیز گزارش شده و قابل مشاهده می باشد! در چنین وضعیتی، نقش دادستان و نهادهای قضایی و دولتی مربوطه برای پیشگیری و جلوگیری از وضعیت مزبور، خصوصاً، در شمال ایران و فریدونکنار چیست؟

 

koshtareheyvanat2

 

صرفنظر از خلاء های قانونی موجود در قوانین نسبت به نظام حقوقی حیوانات و علی رغم لزوم تدوین و تصویبِ “نظام جامع حقوق حیوانات” در چهارچوب اصول و هنجارهای بین المللی مربوط به حفاظت از محیط زیست و گونه های جانوری حیات وحش و نیز در راستای تعهدات بین المللی دولت ایران در کنوانسیون های بین المللی مربوطه و تضمین کاملِ رعایت حقوق حیوانات و حیات وحش در ایران از سوی دولت، نمی توان و نباید به بهانۀ مزبور و تا قبل از حصول به نتایج نهایی تصویب قانون مذکور، دست روی دست گذاشت و شاهد تخریبِ روزافزون میراث طبیعی و زیست محیطی منطقه و از بین رفتن مستمر گونه های جانوری در حال انقراض و خطر و آسیب های فزاینده و غیرقابل جبران به حیات وحش ایران و پرندگان مهاجر مزبور که از زمرۀ میراث طبیعی جهانی و بین المللی نیز به شمار می روند، بود! هر یک از شهروندان، دولت و مردم نسبت به این تخریب و تعرضات مستمر و وحشتناک به محیط زیست و حیات وحش کشور، در راستای تکلیف قانونی، عقلی و منطقعی مقرر در اصل۵۰ قانون اساسی تکلیف داشته و نسبت به فرزندان، کودکان و آیندگان نیز مسئول و متعهد خواهند بود.

 

رابطۀ کشتار گستردۀ پرندگان مهاجر در مازندران و معیشت مردم شمال ایران چگونه قابل ارزیابی است؟!

بسیاری از کشاورزان و بومیان مازندرانی با برداشت محصول شالی و زراعی خویش و پایان یافتن عملیات باغداری و مشاغل مربوطه، با سفر به مشهد، به زیارت ثامن الحج(ع) رفته و آن حضرت را با عنوان ” ضامن آهو” صدا می زند و به ظاهر، با مفاهیم مربوط به ” حقوق حیوانات و حیات وحش” نیز بیگانه نمی باشند.!، اما پس از زیارت و ورود مجدد به زندگی و کار روزمره، گویی آنرا، به زودی به بوتۀ نسیان می سپارند و دست به تعرض در طبیعت و شکار بی رویۀ حیات وحش منطقه و عرضه و فروش آنها در بازارهای فریدونکنار و نواحی مجاور، به سنت معمول هر سال می زنند!

 

با این وجود، به باور بسیاری از آنها، باید دغدغه های معیشت، اقتصاد و اشتغال سنتی و متعارف اهالی بومی و محلی منطقه را جدی گرفت و نسبت بدانها بی تفاوت نماند! بخشی از واقعیت بازار گرم شکار غیرمجاز و تجارت پرندگان مهاجر و صید شده در فریدونکنار و نواحی اطراف،ناشی از وضعیت تاسف بار اشتغال، بیکاری و عدم توانایی مالی مناسب مردم محلی بوده که برخورد و تقابل محیط بانان خدومِ با حداقل امکانات و مزایای قانونی مربوطه با اهالی مزبور، به ترتیب مندرج در یادداشت دکتر ابتکار و برخی از فعالان و مدیران محیط زیست و حیات وحش کشور؛چاره کار نخواهد بود و نیازمند آسیب شناسی توامان و همه جانبه دولت نسبت به وضعیت تاسف بار میراث طبیعی و زیست محیطی منطقه، حیات وحش آن و نیز وضعیت معاش و رکود کار و اشتغال و عدم درآمد مناسب بسیاری از اهالی بومی آنها و در نتیجه،حقوق مکتسبۀ عرفی و طبیعی آنها بر اراضی و مناطق تحت مالکیت خویش و لزوم فراهم آوردن موجبات رونق اقتصادی، طبیعی و اجتماعی در آن منطقه می باشد!

 

بومیان منطقه و اهالی مجاور اراضی و تالاب های بین المللی محل مهاجرت و استقرار پرندگان مهاجر مزبور، بیش از هر کسی، حق برخورداری از طبیعت و زیبائی های مناطق اطراف خویش را، جدای از مالکیت آنها نسبت به اراضی و زمین های مورد کشت و کار خویش از حیث حقوقی و قانونی دارند و نباید از این موهبت الهی و طبیعی و حقوق قانونی و مکتسبۀ خویش نیز محروم بمانند، اما به هیچ وجه نیز مجاز به تخریب و تعرض غیرقانونی نسبت به آن و تهدید حیات وحش منطقه و گونه های پرندگان مهاجر آن نخواهند بود. ضروری است؛ با فرهنگ سازی و آموزش علمی و عملی موثر و کارشناسی شده، زمینه افزایش و آگاهی آنها را نسبت به اهمیت و جایگاه زیستگاههای حیات وحش منطقه و محیط زیست آن فراهم آورد و با استفاده از ظرفیت های طبیعی، زیست محیطی و بومی منطقه، موجبات ایجاد فرصت های شغلی و معیشتی جایگزین و مستمر را برای آنها و فرزندانشان در منطقه فراهم ساخت.

 

آموزش و فرهنگ سازی گردشگری و تاسیس زیر ساخت های آن و ترویج توریسم پرنده نگری در منطقه با جلب همکاری اهالی بومی منطقه و ایجاد فرصت های درآمدی حاصل از خدمات رفاهی و پشتیبانی گردشگری مزبور برای آنها، زمینه مناسب و سودمندی برای برقراری تعامل مشترک بین مردم و دولت در فریدونکنار و دیگر نواحی مجاور تالاب های بین المللی شمال کشور می باشد، به گونه ای که بومیان منطقه ای، خود حامیان پرندگان مهاجر و ناجی آتی آنها و ” همیار حیات وحش و محیط زیست”خواهند بود و این تدبیر، دیر، نخواهد بود، والا؛ فردا، چه زود، دیر می شود…!

 

به باور جنابعالی بعنوان یک فعال حقوق حیوانات و محیط زیست، مخاطرات پیش روی محیط زیست جانوری و حیات وحش کشور، چگونه قابل ارزیابی است؟

 

اهم خاطرات پیش روی محیط زیست و حیات وحش ایران، عبارتند از:

۱- از بین رفتن و انقراض مستمر و مکرر بسیاری از گونه های گیاهی و جانوری مهم در کشور و کم رنگ بودنِ ساز و کار ملی و بین المللی لازم و موثر برای احیاء حیات آنها و بازگشت به گذشته.

۲- عدم کارایی همه جانبۀ نظام حقوقی و قانونی محیط زیست و حقوق حیوانات و نبودِ تضمینات حقوقی لازم و همه جانبۀ ناشی از خلاء های قانونی مربوطه.

۳- نبود نظام حقوقی و قانونی موثر محیط بانی در کشور و عدم تضمین حقوق آنها:

تضعیف روز افزون سلامت و امنیت محیط بانان و عدم تامین مالی، حقوقی، قانونی و بیمه های لازم و نقش منفی ناشی از آن در روند حفاظت از طبیعت و محیط زیست! تعداد محیط‌بانان کشور ۲ هزار و ۶۸۸ نفر بوده که یک‌سوم نُرم بین‌المللی محسوب می‌شوند. بسیاری از آنها کشته یا مصدوم شده اند و یا فاقد تامین جانی و جسمی لازم در ایفای وظایف حرفه ای خویشند. در شرایطی که محیط ‌بان فاقد بنزین برای ریختن در موتور خود و ملزومات اولیه برای انجام وظایف خویش و فاقد تامینات معیشتی و درآمدی مناسب هستند، انتظارِ حفاظت از محیط زیست و حیات وحش، توهمی تاسف بار و فریبنده بیش نخواهد بود! جای بسی تاسف است که ایران، بالاترین آمار کشتار محیط بانان و خادمان طبیعت را به خود اختصاص داده و رتبۀ اول کشتار مدافعان طبیعت را از آن خویش ساخته است! این حقیقت تلخ و تاسف بار، به چه معناست؟!

۴- فقدان مدیریت و برنامه ریزی منسجم و کارآمد در حفاظت و صید حیات وحش ایران.

۵- تجارت سازمان یافته گونه های گیاهی و جانوری و مخاطرات ناشی از تهدید آنها به گونه های درمعرض خطر یا انقراض در کشور.

۶- بی توجهی عینی و عملی گسترده نسبت به گونه های وحشی در حال انقراض یا منقرض شده.

۷- شکار فزایندۀ غیرمجاز و تخریب روزافزون زیستگاه‌ها و عدم کارآمدی سیاست‌های نظارتی موثر دولت در این باره.

۸- ” زنگ خطر محیط زیست و حیات وحش ایران “: از بین رفتن ۹۰ درصد حیات وحش کشور در ۴۰ سال اخیر و از دست رفتن بیش از ۱۱۶ محیط بان در ایران،زنگ خطری غیرقابل انکار نسبت به محیط زیست و حیات وحش ایران و تائید مراتب یاد شده است.

۹- عدم توجه جدی و موثر به هشدارها، تذکرات و اعتراضات کارشناسان، حقوقدانان، فعالان واقعی و غیر نمادین حقوق حیوانات(حامی نماها)! و محیط زیست منطقه ای و بین المللی نسبت به وضعیت تاسف بار حقوق محیط زیست، حقوق حیوانات و حقوق محیط بانان کشور و پیامدهای مترتب بر آنها!

۱۰- تقویت نظام قضایی و دادرسی در حوزه حقوق حیوانات: ضرورت ورود دادستان کل کشور و دادستان ها و مقامات قضایی منطقه ای در شمال ایران جهت پیشگیری، جلوگیری و تعقیب قانونی، مستمر و موثر مراتب و نظارت بر اجرای قوانین مرتبط در این باره و در پرونده های حقوقی مطروحه و مربوطه و عدم توجه به مراتب نیز می تواند یکی از مخاطرات پیش روی وضعیت مزبور باشد.

۱۱- عدم توجه احتمالی و عملی به نقش سمن های محیط زیستی،منابع طبیعی، حقوق شهروندی و حقوق حیوانات: عدم توجه احتمالی به نقش سمن های مزبور، خود می تواند یکی از مخاطرات پیش روی مزبور تلقی گردد. در همین رابط، لزوم توجه جدی و مستمر بدان و ورود و اعلام جرم سازمان های مردم نهاد مزبورو تقویت عملی و حقوقی نقش و جایگاه قانونی آنها،در موارد مشهود و مطروحه نسبت به نقض حقوق حیوانات، حقوق محیط زیست و منابع طبیعی و حقوق شهروندی مربوطه، به تجویز ماده ۶۶ اصلاحی قانون آیین دادرسی کیفری، مصوب ۱۳۹۲ و مرعی داشتن حق قانونی آنها جهت شرکت و تعقیب قانونی مراتب در تمام مراحل دادرسی مربوطه نیز مورد تاکید است.

 

در پایان، توصیه و پیشنهاد شما در خصوص حفظ روزافزونِ حقوق محیط زیست و حقوق حیوانات در ایران چیست؟

حفاظت از محیط زیست جهانی و نظام توسعه را باید بعنوان یک واحد مشترک در جهان و ایران پذیرفت و بر اهمیت و مراقبت از آن تاکید جدی و همیشگی داشت. باید ” کره زمین را بعنوان وطن خویش” تلقی کرده و جهانی پاک و بدور از هرگونه تخریب یا آسیب نسبت بدان برای همه و حتی، حیات وحش و حیوانات، در تمامی تصمیمات و مصوبات دولتی و غیر دولتی، بدان مهم تاکید کرد. پیامدهای هرگونه بی توجهی نسبت به این موضوع، از آثار بی رویه تخریب محیط زیست و حیات وحش نیز کمتر نخواهد بود. باید دانست و دریافت که “… جانوران وحشی در اشکال بی‌شمارشان‌، بخش غیرقابل جایگزین سیستم طبیعی کره زمین را تشکیل می‌دهند که باید برای سعادت بشریت حفظ شوند….باید با آگاهی از ارزش در حال رشد جانوران وحشی از نقطه نظرزیست محیطی‌، بوم‌شناسی‌، نسل‌شناسی‌، علمی‌، زیبایی‌شناسی‌، تفریحی‌، فرهنگی‌،آموزشی‌، اجتماعی و اقتصادی‌ و….” در جهت حفظ حقوق حیات وحش و محیط زیست تلاش کرد.

باید امروز، ” فاجعۀ نسل کشی پرندگان مهاجرِ در فهرست حمایت و حفاظت ملی و جهانی ” را درک و درمان کرد و دانست و دریافت که، فردا؛ دیر است….!! نجات محیط زیست و حیات وحش تاسف بار و در شُرف نابودی کامل آن نیازمند عزمی ملی و بین المللی و ارادۀ جدی، فوری، موثر و همه جانبۀ قوای سه گانه و مسئولان کشور و همکاری و همیاری مستمر مردم و شهروندان و کارشناسان و سمن های ذیربط می باشد، والا باید به سان سرنوشت ” شیر ایرانی و ببر مازندرانی”، هزاران آه و تاسف و تاثر خورد که چرا، با نسل منقرض شده و در شُرف انقراض و غیرقابل جایگزین آنها به مانند بسیاری دیگر از گونه های جانوری ارزشمند و مورد توجه جهانی و حمایت های بین المللی مواجه شده ایم؟!

 

koshtareheyvanat3

 

باید، چشمان را شُست و طرحی نو در انداخت؛ تفنگ ها، قلاف شده، اندیشه ها تبلور یافته، نواها به صدا درآیند، قوانین به روز و موثر گشته، نظام اجرایی و مدیریتی حفاظت از محیط زیست و حیات وحش منطقه و کشور تقویت گشته، محیط بانان و فعالان محیط زیست و حقوق حیوانات، مورد حمایت گسترده قرار گرفته و با مهر و احترام با طبیعت و حیات وحش برخورد کرد و حقوق ذاتی و طبیعی آنها را محترم شمرد و دستان یاری همان بومیان و اهالی محلی شاغل در کشتار بی رویسه پرندگان مهاجر را در جهت حفظ گونه های جانوری و میراث طبیعی منطقه، کشور و جهان فشرد و در جهت ” حفظ حقوق محیط زیست و حیوانات و تحقق توسعه پایدار” در منطقه و ایجاد فرصت های شغلی و اقتصادی جایگزین و راه اندازی ” گردشگری حیات وحش و پرنده نگری” با استفاده از ظرفیت های محلی و بومی منطقه اقدام کرد… .

 

باید دانست؛ هرگونه بی توجهی، بی احترامی و تخریب محیط زیست و کوتاهی در حفاظت و مراقبت درست و همه جانبه از آن و گونه های گیاهی و جانوری موجود در آن و بی توجهی به حقوق محیط زیست و حقوق حیوانات، به معنای نقض آشکار قانون طبیعت، قوانین مرتبط با حقوق بشر و محیط زیست و توهین و تجاوز نسبت به بشریت و حقوق آنها، صرفنظر از تعهدات بین المللی دولت نسبت به گونه های جانوری و گیاهی مزبور باید تلقی گشته و مورد برخورد جدی و حقوقی قرار گیرد. ضروری است؛ آموزش و اطلاع رسانی مستمر و موثر در این رابطه در سرفصل اصلی نظام آموزشی دانش آموزان، دانشجویان و “فرهنگ سازی حقوق محیط زیست، حقوق حیوانات و حقوق شهروندی” نسبت به عموم شهروندان و مسئولان در رسانه ها و مراجع علمی، فرهنگی، دانشگاهی، مدیریتی و تقنینی کشور قرار گیرد و بر آموزش، نظارت، حفظ و اجرای همه جانبۀ حقوق محیط زیست و حقوق حیوانات و تضمین رعایت آنها نیز در جامعه تاکید گردد.

آموزش و فرهنگ سازی گسترده، مستمر و همه جانبه نسبت به محیط زیست و حقوق حیوانات در کنار حقوق شهروندی مردم، تدوین و تصویب “نظام جامع حقوق حیوانات”، تعامل مستمر و دو جانبه بین گروههای مردم نهاد و فعالان محیط زیست و دیده بان حقوق حیوانات و بر طرف کردن خلاء ها و نارسائی های مشهود و متعدد موجود در نظام حقوقی و تقنینی مربوط به محیط زیست و حقوق حیوانات، همراه با ایجاد مدیریتی هماهنگ و کارآمد در حوزه های مزبور، در راستای توسعۀ پایدار منطقه و کشور و حفاظت از حقوق محیط زیست و حیات وحش مازندران و ایران، دستاوردهای غیرقابل انکار و مهمی را نسبت به حقوق محیط زیست و حقوق حیوانات با خود، به همراه خواهد داشت، والا، ماحصل صحبت؛ تکرار مکررات خواه بود و صدالبته، خود کرده را نیز تدبیر نیست…!